English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3555 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outline U خصوصیت اصلی چیزی
outlined U خصوصیت اصلی چیزی
outlines U خصوصیت اصلی چیزی
outlining U خصوصیت اصلی چیزی
facsimile U کپی اصلی از یک چیزی
facsimiles U کپی اصلی از یک چیزی
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycled U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycles U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
Other Matches
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
main door U در اصلی
mastered U اصلی
master U اصلی
intrinsic U اصلی
essential <adj.> U اصلی
seminal U اصلی
quintessential U اصلی
first-hand U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
primordial U اصلی
basics U اصلی
basic U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
originals U اصلی
major <adj.> U اصلی
vital <adj.> U اصلی
original U اصلی
prime U اصلی
genuine U اصلی
native code U کد اصلی
main U خط اصلی
main <adj.> U اصلی
cardinals U اصلی
majoring U اصلی
majored U اصلی
major U اصلی
cardinal U اصلی
principle U اصلی
primarily U اصلی
parent U اصلی
masters U اصلی
main lines U خط اصلی
main line U خط اصلی
main stem U خط اصلی
primes U اصلی
aboriginal U اصلی
aboriginals U اصلی
radicals U اصلی
radical U اصلی
primary U اصلی
texts U اصلی
text U اصلی
germinal U اصلی
primed U اصلی
initialed U اصلی
initials U اصلی
ingrown U اصلی
principal U اصلی
arch- U اصلی
elementary U اصلی
mainlining U خط اصلی
functional U اصلی
primitive U اصلی
arches U اصلی
normative U اصلی
mainlining U اصلی
arch U اصلی
trunk U خط اصلی
isogeny U هم اصلی
initial U اصلی
mainlined U خط اصلی
mainline U خط اصلی
initialing U اصلی
main attack U تک اصلی
mainlined U اصلی
trunks U خط اصلی
mainlines U خط اصلی
mainlines U اصلی
organic U اصلی
initialled U اصلی
line link U خط اصلی
initialling U اصلی
essential U اصلی
main deck U پل اصلی
proto U اصلی
elemental U اصلی
firsthand U اصلی
mainline U اصلی
immanent U اصلی
primal U اصلی
inherent U اصلی
principals U اصلی
head U اصلی
essentials U اصلی
fundametal U اصلی
fundamental U اصلی
elementarily U اصلی
rudimental U اصلی
mains water U لوله اب اصلی
fundamental colors U رنگهای اصلی
principal colors U رنگهای اصلی
master console U پیشخوان اصلی
fore front U نمای اصلی
current coil U پیچک اصلی
mainsail U بادبان اصلی
decompilation U به زبان اصلی
key industries U صنایع اصلی
major activity U شعبه اصلی
kernels U هسته اصلی
flash color U رنگ اصلی
flat coat U روکش اصلی
atrium U حیاط اصلی
key currencies U ارزهای اصلی
floor to floor time U زمان اصلی
source document U سند اصلی
cutting time U زمان اصلی
derm U جلد اصلی
bottom hole U سوراخ اصلی
matadors U گاوباز اصلی
busbar U شین اصلی
unessential U غیر اصلی
cardinal headings U جهات اصلی
cardinal points U جهات اصلی
fundamental vibration U ارتعاش اصلی
basic variable U متغیر اصلی
basic size U اندازه اصلی
home port U پایگاه اصلی
home country U کشور اصلی
basic pay U حقوق اصلی
high line U پل رابط اصلی
ground state U تراز اصلی
basic ration U جیره اصلی
matador U گاوباز اصلی
cardinal U اعداد اصلی
cardinals U اعداد اصلی
varsity U تیم اصلی
fundamental frequency U بسامد اصلی
master rod U شاتون اصلی
literal U معنی اصلی
master mode U وضعیت اصلی
collector drain U زهکش اصلی
master station U ایستگاه اصلی
master document U مدرک اصلی
master service U انشعاب اصلی
basic shaft U محور اصلی
national highway U راه اصلی
mother board U تخته اصلی
mother board U برد اصلی
initial thrust U ضربه اصلی
molif U مایه اصلی
fundamental unit U واحدهای اصلی
master data U دادههای اصلی
mainmast U دکل اصلی
master U مدل اصلی
main busbar U شمش اصلی
main cable U کابل اصلی
crown cornice U کتیبه اصلی
main canal U کانال اصلی
main carburetor U کاربراتور اصلی
main gap U شکاف اصلی
main circuit U مدار اصلی
main fuse U فیوز اصلی
main coil U بوبین اصلی
efficient cavse U علت اصلی
main building U ساختمان اصلی
main line of resistance U خط اصلی مقاومت
main beam U شعاع اصلی
main motor U موتور اصلی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1چیزی که عوض داره گله نداره
1 Keynote address
1confinement factor
1She ferreted in her handbag and found nothing.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1دست بردن در چیزی - dast bordan dar chizi
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com